کد مطلب: 258 | تاریخ انتشار: 1402/3/31 | مقاله | اجتماعی | منبع: ایسنا
روياي دكتري؛ سراب يا واقعيت؟ گزارشي از مشكلات دانشجويان انترنی - انترنها با انجام كارهاي پيشپا افتاده بيمارستانها پزشك نميشوند
سالهاي آخر دوره دبيرستان عزمت را جزم ميكني تا در رشته پزشكي يكي از دانشگاههاي تهران قبول شوي. شب و روز درس ميخواني و تست ميزني هر روز كه ميگذرد نگراني و اضطرابت بيشتر ميشود. كنكور ميدهي و چند ماه بعد كه نتايج اعلام شد، همانجا و همان رشته كه ميخواهي، قبول ميشوي. حالا ديگر تمام آرزوها و روياهايت دست يافتني تر به نظر ميرسند. شغل خوب و آبرومند با يك درآمد رويايي؛ و اين تازه قسمتي از آرزوهايت است.
دوستان و اهل فاميل ديگر بدون پيشوند «دكتر» صدايت نميكنند. بالاخره ثبت نام ميكني و با هزار اميد و آرزو وارد دانشكده پزشكي ميشوي.
همان ابتداي كار، دستت ميآيد كه اوضاع تحصيل در اين رشته و اين دانشگاه با بقيه رشتهها خيلي فرق ميكند. دو سال و نيم اول دروس علوم پايه را ميگذراني. حجم بالاي كتابها و فشردگي مباحث از ويژگيهاي اين دوره است. اخيرا هم قرار شده يكي از دانشگاههاي معتبر علوم پزشكي كشور طرح «پذيرش دانشجوي پزشكي از دوره ليسانس مرتبط» را براي تقويت علوم پايه پزشكان بصورت آزمايشي اجرا كند.
يكي از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي تهران در اين خصوص ميگويد: «بسياري از دروس علوم پايه كه به ما ارايه ميشوند كاربردي در بالين ندارند. نيازي نيست دانشجويان پزشكي دنبال پژوهش در علوم پايه باشند و بهتر است دانشجويان PHD رشتههاي علوم پايه اين تحقيقات را انجام دهند.»
مثل همه دانشجويان پزشكي اين دوره، مشتاق رسيدن به مباحث باليني و بخشهاي بيمارستان هستي. جايي كه همه به چشم يك «پزشك تمام عيار» نگاهت ميكنند.
وقتي كه بيماران و بيماريهايشان را از نزديك ميبيني و كاري براي درمان آنها انجام ميدهي و اين شايد اوج لذتي است كه از شغلات و حرفهات داري و به آن افتخار ميكني.هر طور هست دورههاي علوم پايه و فيزيوپاتولوژي را ميگذراني و به همراه چند نفر از هم دورهاي ها بعنوان «استاجر» يا كارآموز وارد بخشهاي بيمارستانها ميشوي.
اولين بار است كه بيماران را ميبيني و از نزديك با آنها درگير هستي. هنوز مسووليت مراقبت از بيماران به تو سپرده نشده و براي رسيدن به دوره «انترنتي» لحظه شماري ميكني. اوضاع اينجا با آنچه كه در كتابها و كلاسها خواندي و شنيدي، خيلي فرق ميكند ...
ديدن بيماراني كه گاهي از آن طرف كشور آمدهاند تا اينجا آخرين شانس خود را آزمايش كنند، بيماراني كه گاهي نا اميد به شهرهايشان برميگردند و برخي نيز همانجا روي تخت بيمارستان و ....
دل و جرات ميخواهد ديدن آدمهاي خونين تصادفي كه تعدادشان هم در بخش اورژانس كم نيست.
اما انگار آنقدر كه تو مشتاق كمك به بيماران هستي، آنها دوست ندارند براي تو case آموزشي باشند... بعضي كه بدبين ترند تو را {...} خطاب مي كنند و از تو مي گريزند.
دلسرد نميشوي و سختيها و تفاوتهايي كه رشتهات با بقيه رشتهها دارد را با يك حس افتخار و اعتماد به نفس ميپذيري.
بالاخره انترن ميشوي. هنوز درست نميداني شرح وظايفت چيست و چه كارهايي را بايد در دوره كارورزي انجام دهي.
يكي از انترنهاي بيمارستان امام (ره) در اين خصوص ميگويد:
«شرح وظايف انترنها را به صورت مشخص و كتبي نديدهام و هر كاري كه در بيمارستان به ما بگويند، انجام ميدهيم»
وي اضافه ميكند «چون دوره 18 ماهه انترني كوتاه است كسي انگيزه و وقت كافي براي پيگيري مشكلات آنرا ندارد.»
روي بوردهاي نصب شده در ديوار دانشگاه و بيمارستان را نگاه ميكني، نشاني از آييننامهاي كه اطلاعاتي در مورد شرح وظايف انترني ارايه كند پيدا نميكني. پيگيري از آموزش دانشكده هم بي فايده است.
سراغ وب سايت دانشگاه ميروي، بالاخره متني را با عنوان «راهنماي انترنها» پيدا ميكني كه در آن نوشته شده: «كارورز پزشكي به دانشجوي مرحله پاياني دكتراي عمومي پزشكي اتلاق ميشود كه آموزشهاي نظري و دوره عملي كارآموزي را به پايان رسانيده باشد و مجاز به كاربرد آموختههاي قبلي، تحت نظارت اعضاي هيات علمي براي كسب مهارتهاي حرفهاي براي اخذ مدرك دكتراي پزشكي است.»
تا اينجاي كار فهميدهاي كه كي هستي. اطلاعات كمي هم ميتواني از دانشجويان سال بالاتر و اساتيد كسب كني.
براساس اين آييننامه، شرح وظايف كارورزي 4 بند كلي و 37 ماده دارد كه سال 81 در هجدهمين جلسه شوراي عالي برنامه ريزي علوم پزشكي تصويب شده است.
بند «الف» آن با رعايت مقررات داخلي بيمارستان و آيين نامههاي دانشگاه و وزارت بهداشت و نيز حفظ و رعايت شئونات اسلامي تاكيد دارد.
در بند «ب» با عنوان «مراقبت از بيمار و مدارك پزشكي» و بند «پ» كه «اقدامات تشخيصي و درماني» نام دارد، عمده فعاليت آموزشي دانشگاهها براي انترنها در بيمارستان تعيين و اعلام شده است.
برخي مواد اشاره شده در آنها عبارتند از:
اخذ شرح حال و انجام معاينه باليني، ارزيابي تشخيصي و درماني از كليه بيماران بستري مربوط به خود در اوقات عادي و كشيك.
ويزيت بيماران بستري مربوط در بخش، قبل از پزشك معالج يا دستيار.
پيگيري دريافت جواب آزمايشها (به شكل غير حضوري مگر در موارد اورژانس).
نوشتن خلاصه پرونده، برگه مشاوره و نوشتن برگه درخواست تصوير برداري
همراهي با بيماران بد حال كه علايم حياتي بي ثبات دارند
حضور بر بالين بيماران بد حال و آنهايي كه احيا ميشوند (CPR)
بند «ت» از شرح وظايف انترنها، آنها را ملزم به شركت در همايشهاي آموزشي و راندهاي تحويلي ميكند.
در بخش ديگري از اين آيين نامه تصريح شده است: به طور كلي اولويت با جلسات و همايشهاي آموزشي است مگر در موارد ضروري كه انجام امور تشخيصي – درماني در اولويت قرار گيرد.
ديگر خيالت راحت ميشود كه از نظر آموزشي چيزي كم نخواهي داشت. خودت را آماده ميكني تا آموختهها و تجربيات 6 سال گذشته را در يك دوره 18 ماهه جدي محك بزني. اما چقدر اين آيين نامه در بيمارستان اجرا ميشود؟
باقريان يكي از انترنهاي بخش كودكان بيمارستان امام (ره) دانشگاه علوم پزشكي تهران در اين رابطه ميگويد: فكر ميكنم وضعيت آموزشي دانشگاه در رشته پزشكي خوب است. اساتيد و رزيدنتها تلاش ميكنند كه اطلاعات لازم را به دانشجويان منتقل كنند.
وي ميافزايد: دسترسي به اساتيد در بيمارستان راحت و سريع است.
يك دانشجوي ورودي سال 77 كه آخرين ماههاي انترنتي را در بخش داخلي بيمارستان امام (ره) ميگذراند ، برخلاف همرشتهاي خود از وضعيت آموزش انترني ناراضي است، ميگويد: همراهي بيمار، جابجا كردن پروندهها، گرفتن جواب آزمايش و آوردن دستكش و دماسنج مهمترين كارهاي روزانه انترنهاست. آموزش در اينجا فراموش شده است. اگر اوضاع آموزش دانشگاه علوم پزشكي تهران اينطور است واي به حال دانشجويان دانشگاههاي شهرستانها.
وي كه رتبه 54 را در كنكور كسب كرده، اضافه ميكند: دسترسي به اساتيد از ظهر به بعد امكان پذير نيست چون ديگر استادي در بيمارستان نميماند، بيمارستانهاي آموزشي رزيدنت مدار هستند. انترن يك عنصر اضافي و مزاحم براي رزيدنتها است، بنابراين آن را دنبال كارهاي دم دستي و پيش پا افتاده ميفرستند.»
يكي از انترنهاي بيمارستان آرش دانشگاه علوم پزشكي تهران حجم كارانترنها را زياد و خارج از توان آنان توصيف ميكند و ميگويد: چون تعداد مراجعه كننده به بعضي از بخشها مانند اورژانس زياد است، فشار كاري كه به انترنهاي بخش وارد ميشود مشابه فشاري كاري رزيدنتهاست.
يك انترن بيمارستان كودكان مفيد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي هم در خصوص وضعيت آموزشي اين بيمارستان ميگويد: تقريبا چيزي به اسم آموزش نداريم. اما طوري وانمود ميشود كه انگار آموزش انترنها خيلي خوب است. عملا اينجا كار بيماربر را انجام ميدهيم. پرسنل بيمارستان كار خود را درست انجام نميدهند و چون اساتيد نتيجه كارها را از ما ميخواهند، مجبوريم كارهاي پرسنل را هم خودمان انجام دهيم.
دو نفر از انترنهاي اين بيمارستان هم با تاييد صحبتهاي وي اضافه ميكنند: البته در كنار اين مشكلات وضعيت آموزشي بيمارستان مفيد نسبت به ساير بيمارستانهاي دانشگاه بهتر است. كلاسهاي آموزشي و راندهاي بخشها بسيار مفيد هستند به شرطي كه طولاني و فوق تخصصي نشوند.
اين انترنها تاكيد دارند كه «بخاطر گنگ و نامشخص بودن شرح وظايف، آموزش عملا بر اساس سليقه و تشخيص رزيدنتها ارايه ميشود.»
در بند آخر شرح وظايف انترنها، زمان حضور انترنها در بيمارستان اعلام شده است: «حداكثر تعداد كشيك ده شب در ماه تعيين شده و جابجايي در برنامه كشيك ممكن نيست مگر در موارد ضروري و با اطلاع قلبي».
اما تعدادي از انترنها از تعداد بالاي كشيكهاي ماهيانه خود گلايه دارند؛ آنها معتقدند: «در حاليكه امكانات رفاهي بيمارستانها ناكافي است، تعداد زياد كشيكها در ماه، نه تنها جنبه آموزشي ندارد بلكه باعث خستگي مفرط و احساس تنفر آنان از بيمارستان خواهد شد».
يكي از انترنهاي بيمارستان امام (ره) در اين خصوص ميگويد: «تعداد وروديهاي پزشكي هر سال نسبت به قبل كمتر ميشود، در حاليكه سايتهاي كشيك كماكان به همان تعداد قبلي هستند و متناسب با تعداد دانشجويان تغيير نكرده است، بنابراين هر سال تعداد كشيكهاي ماهانه انترنها افزايش مييابد.»
انترن ديگري از بيمارستان امام (ره) در اين رابطه اعلام ميكند: «در حاليكه انترنهاي بخش داخلي 11 شب بصورت رايگان در بيمارستان كشيك ميدهند، هر شب كشيك مبلغ 60 هزار تومان خريد و فروش ميشود».
حالا پس از چند ماه كه از دوره انترني ميگذرد، اين مسايل را از نزديك لمس كردهاي و تصميم ميگيري با وجود تمام اين مشكلات به توصيه يكي از دوستانت عمل كني كه ميگفت: «اگر خودت رفتي دنبال كار و درس خواندي كه آخر كار يك دكتر خوب و باسواد ميشود، واگرنه چيزي ياد نميگيري.»
اما اين همه ماجرا نيست:
«حقوق انترنها بسيار پايين است. انترنهاي مجرد 90 هزار تومان و متاهل ها حدود 140 تا 150 هزار تومان دريافت ميكنند.» اين را يكي از انترنهاي دانشگاه علوم پزشكي تهران ميگويد و با اميدواري ميافزايد: «وزير بهداشت قول داده كه حقوقها با توجه به نوع بيمارستانها و ميزان حجم كاري بخشها به انترنها پرداخت شود. مسلم است كه ميزان فعاليت يك انترن بيمارستانهاي تهران با انترني در يك بيمارستان كوچك شهرستان برابر نيست، در حاليكه ميزان حقوق آنها يكسان است.»
وي در ادامه تصريح ميكند: «تعداد پزشك عمومي بيكار زياد است و با توجه به اينكه وزارت بهداشت اعلام كرده كه جامعه هنوز به پزشك نياز دارد، بايد طرحهايي مثل پزشك خانواده جدي تر دنبال شود تا سطح اجتماعي كه اين شغل و حرفه داشته، بيش از اين افت نكند.»
يك انترن بخش داخلي بيمارستان امام (ره) هم درآمد كم را مهمترين مشكل انترنها عنوان ميكند: «حقوق انترنها حدود 92 هزار تومان است كه معادل همان 100 دلاري است كه سازمان جهاني بهداشت WHO براي هر دانشجوي پزشكي در هر جاي دنيا اختصاص داده است، در حاليكه فعاليت يك انترن براي بيمارستاني مانند بيمارستان امام خميني (ره) حدود 600 هزار تومان در ماه درآمد ايجاد ميكند.
اما متاسفانه هيچ درصدي از اين مبلغ به عنوان كارانه به انترنها پرداخت نميشود».
اين در حاليست كه طبق آيين نامه، ميتوان جهت دريافت حقوق انترني بعد از سه ماه از شروع دوره انترني از طريق دانشكده اقدام كرد.
دانشجوي سال آخر پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران ميگويد: «در حال حاضر يك دانشجوي ليسانس از هر دانشگاهي در كشور فارغ التحصيل شود پس از گذشت چند سال توانايي اشتغال و ازدواج را خواهد داشت، در حاليكه يك انترن پس از گذشت 8 سال با موانع بزرگي مانند سربازي، دوره طرح، آزمون رزيدنتي و يافتن كار مناسب روبرو است».
اين انترن بيمارستان امام (ره) برخورد نامناسب برخي پرستاران و پرسنل بيمارستان به انترنها را تاسف بار ميخواند و ميافزايد: «شان و جايگاه پزشكان و انترنها در بيمارستان حفظ نميشود. برخي پرستارها انترنها را به چشم يك كارگر نگاه ميكنند. استاد، رزيدنت، انترن و پرستار، هيچكدام براي هم ارزشي قايل نيستند».
يكي از انترنهاي بيمارستان كودكان مفيد هم وضعيت امكانات رفاهي را اينگونه ارزيابي ميكند:« وضعيت پاويونها و تغذيه بسيار نامناسب است. بارها كيفيت پايين غذاهاي ارايه شده باعث ايجاد ناراحتيهاي گوارشي در دانشجويان شده است ، وجود حيوانات موذي هم در پاويونها به عنوان يك امر طبيعي پذيرفته شده است».
يك دانشجوي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي هم حقوق بسيار كم انترنها و رزيدنتها را از عوامل مهم افزايش سن ازدواج در بين پزشكان ميداند و ميگويد: «طول مدت رشته پزشكي زياد است و از طرفي حقوق بسيار كمي دارد و دانشجويان پزشكي شرايط مناسبي براي ازدواج كردن در طول اين دوره ندارند. پس از فارغ التحصيلي هم اگر ازدواج كنند،اغلب اوقات يا در بيمارستان هستند يا كشيك دارند و در كنار خانوادهشان نيستند كه مجموعه اين عوامل زمينه ساز بروز مشكل و طلاق ميشوند».
ماههاي آخر دوره انترني عزمت را جزم ميكني تا در يك تخصص دانشگاههاي تهران قبول شوي. شب و روز درس ميخواني و تست ميزني. هر روز كه ميگذرد نگراني و اضطرابت بيشتر ميشود. به 8 سال پيش كه فكر ميكني ديگر حتي آرزوها و روياهايت را به ياد نميآوري، آنقدر از آنها دور شدهاي كه انگار توهمي بيش نبودند. حال تو هستي و آزمون رزيدنتي. اگر قبول نشوي؛ دوره طرح و احيانا دوره سربازي در انتظارت هستند و به فرض كه قبول شدي؛ كار را چه ميكني، شايد بتواني به صورت پاره وقت در يك روزنامه كار كني يا كتابفروشي و ازدواج نيز كم كم دير ميشود...
كنكور ميدهي و چند ماه بعد كه نتايج اعلام شد، همانجا و همان رشته كه ميخواهي، قبول ميشوي
مي خواهي يك «پزشك متخصص تمام عيار» شوي، ديگر به آرزوها و روياهايت زياد فكر نمي كني. ميخواهي زودتر تخصص بگيري، شب تا صبح كار كني و هرطور شده عقب ماندگي مالي ات را جبران كني و به درآمد رويايي ات برسي !